روز شمار هفت: نگاهی به فیلم های روز هفتم جشنواره فیلم فجر / «خط فرضی»؛ خط خطی / «گیج‌گاه»؛ سرخوشانه

 

عصرسینما؛ رضا صائمی

در روز هفتم از سی و نهمین دوره جشنواره فیلم فجر دو فیلم «مامان» و «منصور» به نمایش درآمدند که در ادامه نگاهی به آنها می اندازیم.

«خط فرضی»؛ خط خطی

فرنوش صمدی از فیلم کوتاه آمده و امسال به عنوان فیلم اولی نخستین فیلم بلند سینمایی اش را به نام «خط فرضی» به نمایش گذاشته است. فیلمی که می توان هم ردپای آثار و نگاهش در فیلم های کوتاهش را در آن دید و هم رد پای زن بودنش را و دقیقا همین دومی به قصه لطمه می زند، از این حیث که فیلمساز نگاه زنانه اش را در قضاوت شخصیت های قصه اش و موقعیت اخلاقی آن تحمیل می کند و فیلم را کمی در ورطه فمنیسم پس می راند.

«خط فرضی» قصه خوبی دارد. پدری که به ماموریت رفته و با رفتن همسر و دخترش به شمال برای شرکت در یک عروسی مخالف است. اما زن بدون اطلاع شوهرش به سفر می رود و پس از پایان عروسی در کلبه ای که می خوابند دچار گازگرفتی شده و دخترش از دست می رود. حالا او (سحر دولتشاهی) در یک دوراهی اخلاقی دچار تردید شده و به خاطر ترس از سرزنش یا طرد از سوی شوهر تصمیم می گیرد به او دروغ بگویید و با صحنه سازی، مرگ دخترشان را حاصل یک تصادف بداند، بدون اینکه به عواقب آن فکر کند.

شوهر که پژمان جمشیدی نقش آن را بازی می کند با سماچت به دنبال راننده که زده و فرار کرده می گردد اما در پرس و جوهایش متوجه می شود که زنش به او دروغ گفته و اصلا تصادفی در کار نبوده است.

از اینجا به بعد تازه کشمکش درام شکل می گیرد. از جایی که شوهر از همسر و خانواده همسرش شکایت می کند.

فیلم به شدت واجد یک موقعیت اخلاقی- عاطفی شدید است، اما این کشمکش ها خودش کشش می آید و به دلیل کمبود مصالح داستانی یا حضور داستانک هایی که به غنای دراماتیک قصه کمک کند، فیلم از حیث فیلمنامه خیلی لاغر و نحیف شده و از نفش می افتد.

درست به همین دلیل، با وجود اینکه فیلم «خط فرضی» قصه ای ملتهب دارد، اما در میانه از ریتم می افتد و کشش دراماتیکی خود را ازدست می دهد.

«خط فرضی» فیلم تلخی است. خیلی تلخ، اما این تلخی با نگاه یک سویه فیلمساز به یک طرف ماجرا و سنگین شدن وزن اخلاقی قصه به سمت مادر، تصویر اگزجره ای از یک پدر بی توجه یا بی مسئولیت می سازد.

در واقع پاشنه آشیل قصه همین ترسیم روابط زن و مرد قصه و قضاوت خود فیلمساز درباره یکی از شخصیت های آن است. در حقیقت فیلمساز به عنوان یک راوی و گزارشگر از سوژه فاصله نگرفته و یک طرف ماجرا می ایستد، بدون اینکه دلیل قانع کننده ای برای بدمن بودن پدر قصه داشته باشد.

«خط فرضی» مینمال بودن خود را در سویه های عاطفی قصه به شخصیت ها و خود قصه هم تعمیم داده و به فیلمی خنثی بدل می شود.

فیلم سینمایی خط فرضی

«گیج‌گاه»؛ سرخوشانه

عادل تبریزی هم در نخستین فیلم خود «گیج‌گاه» از تمام تجربه های دستیاری اش برای داریوش مهرجویی، مسعود کیمایی و حمید نعمت الله بهره برده، اما فیلم مستقل خودش را ساخته اسن.

فیلمی که سرخوشانه است اما کمدی به معنای متعارفش نیست. فیلمی که نوستالژی دارد اما حسرت خواری نسبت به گذشته نیست.

«گیج‌گاه» بیشتر یک خاطره بازی با دهه 60 و 70 از منظر سینماست.

همه کسانی که عشق فیلم بودند و هستند و از ویدئو کلوپ های دهه 70 خاطره دارند می توانند از تماشای آن لذت ببرند. ضمن اینکه فیلم به شکل جذاب و تاثیرگذاری به جمشید هاشم پور ادای دین میکند. به ویژه در سکانس های پایانی که شخصیت اصلی فیلم (حامد بهداد) در نقش بدل جمشید آریا حاضر می شود.

عادل تبریزی سعی کرده اندازه نگه دارد و فیلمش را از افتادن در ورطه سانتی مانتالیمی نوستالژیک زده نجات دهد.

در «گیج‌گاه» با یک بازی متفاوت از حامد بهداد مواجه هستیم، در نقشی پیچیده و چندلایه. نقشی که شاید بازیگر دیگری نمی توانست از پس آن بربیاید.

نگاه کلاژگونه او به قصه تاکیدی بر همین معناست، گرچه گاهی داستان را دچار چند پاره گی و یکدستی می کند.

به همه اینها بیفزاید عشق به سینما را که در اتمسفر فیلم پیداست. در واقع «گیج‌گاه» را می توان ادای دین فیلمساز به سینما، سینمای ایران و عشق فیلم ها دانست.

چقدر صحنه های مربوط به کلوپ فیلم تداعی گر دورانی است که هم نسل های من تجربه کرده اند. ویدئو کلوپ هایی که انگار میعادگاه عاشقان سینما بود و در این فیلم به یک خاطره لذت بخش بدل می شود.

طراحی صحنه و نشانه گذاری از المان های سبک زندگی در دهه 60 و 70 و ارجاع به برخی از واقعیت های این دو دهه می تواند برای بسیاری از مخاطبان دهه 50 و 60 جذاب باشد؛ بدون اینکه فیلم بخواهد روضه نوستالژیک سر دهد.

«گیج‌گاه» فیلم پر بازیگری است و قطعا از آن دست فیلم هایی است که در دوران پساکرونا می تواند به فیلم پرفروشی بدل شود.

فیلم سینمایی گیج‌گاه

مطالب مشابه:

روز شمار شش: نگاهی به فیلم های روز ششم جشنواره فیلم فجر / مادرانه تلخ و یک پرتره هوایی

روز شمار پنج: نگاهی به فیلم های روز پنجم جشنواره فیلم فجر / از سورئالیسم تا قصه خودویرانگری

روز شمار چهار: نگاهی به فیلم های روز چهارم جشنواره فیلم فجر / از تعصب تا عدالت

روز شمار سه: نگاهی به فیلم های روز سوم جشنواره فیلم فجر / «ابلق»؛ قصه آزار جنسی / «تک تیرانداز»؛ سوپرمن جنگی

نقد و بررسی فیلمهای بخش سودای سیمرغ جشنواره فیلم فجر: «روشن» ساخته روح‌الله حجازی / آرزوهای بر باد رفته

روز شمار دو: نگاهی به فیلم های روز دوم جشنواره فیلم فجر / «ستاره بازی»؛ غربت مهاجرت / «شیشلیک»؛ هجو فقر

نقد و بررسی فیلمهای بخش سودای سیمرغ جشنواره فیلم فجر: «شیشلیک» ساخته محمدحسین مهدویان / موج سواری روی سیخ کباب

روز شمار جشنواره سی و نهم / روز اول؛ دو عاشقانه متفاوت

 

 

 

 

مشاهده بیشتر

شاید از این نوشته‌ها هم خوشتان بیاید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا