درباره جای خالی فرهنگ و هنر در مناظره های انتخاباتی / وقتی نامزدها فرهنگ و هنر را طلاق می‌دهند!

 

عصرسینما؛ رضا صائمی

دومین مناظره سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری با محوریت مسائل فرهنگی و اجتماعی انجام شد، اما دریغ از سخنی جدی درباره فرهنگ و اهالی فرهنگ و مشکلات و چالش های حوزه فرهنگ و هنر. گویی نامزدها یا تصور و تصوری دقیق از فرهنگ ندارند، یا آن را با همان تعریف کلیشه ای از معلمان با عنوان فرهنگیان می شناسند و یا اساسا دغدغه ای در این حوزه ندارند و گمان می کنند چون اکنون مشکلات معیشتی کمر ملت را خم کرده و همه در پی آب و نان هستند کسی به فرهنگ و هنر که با جان انسان ها سر و کار دارد نمی اندیشید و فرهنگ جز الویت های جامعه و کشور نیست.

هیج کس درباره اوضاع بحرانی سینما و تئاتر و ورشکستگی آن، یا اوضاع کتاب و نشر و گرانی یا پایین بودن درآمد و سرانه مطالعه سخن نگفت و همه مشغول مجادله بر سر افزایش یا ریزش درآمد ناخالص ملی و کسری بودجه بوده و برسر اینکه کدام جناح باعث و بانی بدبختی مردم است درگیر بودند.

حتی از این منظر هم به مساله نگاه نکردند که امروز اغلب اهالی و اصحاب فرهنگ و هنر و رسانه در چه شرایط بغرنجی زندگی می کنند و با بیکاری و بی پولی دست به گریبانند و اصلا این قشر مهجور به عنوان بخشی از اقشار اجتماعی و مهمتر از همه قشر فرهیخته و نخبه جامعه هم با هزاران مشکلات معیشتی و اقتصادی دست به گریبانند.

کسی نگفت چه برنامه ای برای رونق فعالیت های فرهنگی و هنری دارد. برای رونق گیشه های سینما و بحران مخاطب، برای بیمه و هزینه های درمان هنرمندان، برای بی پولی و معیشت نویسندگان و ناامنی کاری روزنامه نگاران و اصحاب رسانه چه راه حلی دارد. همین اهالی رسانه که این روزها مشغول پوشش دادن اخبار انتخابات هستند و همانها که برای تبلیغ خود در ستادهایتان از آنها استفاده می کنید. همانها که برای ساخت تیزر، فیلم و مستند تبلیغاتی دست به دامن آنها می شوید!. همان ها که به قلم ها و کاغذ و روزنامه ها و سایت هایشان نیاز دارید تا وعده ها و شعارهای شما را تیتر کنند!. اما کافیست به تیترهای اخبار انتخاباتی توجه کنید، یا سخنرانی های نامزدها را بشنوید تا سهم فرهنگ را در شعارهای انتخاباتی بسنجید!. جای خالی و کمرنگ آنها را.

این در حالی است که در جهان امروز، فرهنگ نه تنها دور از اقتصاد نیست، که بسیاری از فعالیت های فرهنگی کارکردهای اقتصادی دارد و هم بسیاری از فعالیت های اقتصادی به فرهنگ و ملزومات آن وابسته است. در همین دوران کرونا که با تعطیلی بازار و کسب و کارها همراه بود، این رسانه های نوین و مجازی (که بخشی از فرهنگ مدرن هستند) بود که امکان فعالیت های آنلاین اقتصادی را برای قشر وسیعی از مردم و حتی دولت فراهم کرد و مانع از ورشکستگی آنها شد.

همچنین بخش مهمی از اقشار مردم که اغلب فرهیختگان و نخبگان جامعه هستند، مشغول به فعالیت های فرهنگی بوده و مشاغل فرهنگی دارند. لذا وقتی از فرهنگ حرف می زنیم نمی توان آن را مستقل از حوزه اقتصاد و سیاست دانست. ضمن اینکه معضل امروز حوزه فرهنگ هم اقتصاد فرهنگ است.

از سوی دیگر باز کردن بسیاری از گره های اقتصادی در جامعه ما به دست فرهنگ ممکن است. در واقع دو مقوله «اقتصاد فرهنگی» و «فرهنگ اقتصادی» از محورهای مهم در سیاست گذاری های کلان بوده که حل مشکلات بسیاری منوط به سیاست ها و برنامه های دولت در این حوزه است.

اتفاقا افزایش مشکلات اقتصادی نباید دلیل بی توجهی به مقوله فرهنگ، یا حذف و کمرنگ شدن آن باشد. برعکس باید به فرهنگ و کارکردهای آن در حل معضلات اقتصادی توجه بیشتری شود. فرهنگ واجد ظرفیت های عظیمی در بخش اقتصادی است که کمتر به آن توجه شده و گویی اگر از سودآوری اقتصادی در فرهنگ سخنی گفته شود، دامن فرهنگ آلوده می شود.

بدیهی است در شرایط کنونی شعارهای انتخاباتی حول وعده های اقتصادی بچرخد، اما این نباید به معنای غفلت از فرهنگ و اهالی فرهنگ باشد. همین نامزدها برای پیروزی در انتخابات و رقابت با رقبای خود به صنایع فرهنگی مثل رسانه ها و سینما و هنر چنگ می زنند تا بتوانند با بهره گیری از ساز و کارهای فرهنگی در یک رقابت سیاسی موفق باشند.

اساسا مقوله تبلیغات انتخابات یک امر فرهنگی است، اما خود فرهنگ کمتر در شعارها و سخنرانی های فرهنگی مورد توجه قرار می گیرد. شاید بیشترین مسئله فرهنگی که در سخنرانی ها و برنامه های نامزدها مورد توجه قرار گرفته فضای مجازی و شبکه های اجتماعی است، که آنهم بیشتر از منظر سیاسی و امنیتی مورد توجه قرار می گیرد. یا مسائلی مرتبط با حجاب و پوشش در فضای عمومی. اما واقعیت این است که نباید فرهنگ را صرفا به ارزش های مذهبی و ایدلوژیک تقلیل داد یا نگاهی انتزاعی به مقوله فرهنگ داشت.

سخن از استفاده ابزاری از فرهنگ نیست، بلکه تاکید بر اهمیت فرهنگ در جهان امروز است که بدون توجه به آن نمی توان کاری از پیش برد.

سینما

مطالب مرتبط زیر را نیز میتوانید بخوانید:

نقدی بر سریال «می‌خواهم زنده بمانم» ساخته شهرام شاه حسینی / کشمکش عاطفه و عقیده

یادداشت ویژه: نگاهی به ماجرای توقیف یک سریال موفق / ساطور ساترا!

یادداشت ویژه: بررسی وضعیت بحرانی سینما های کشور و اتفاقات عجیب و غریب اخیر پیرامون آنها / قلیان با طعم سینما!

یادداشت ویژه: نگاهی به ماجرای قتل یک کارگردان سینما / شوک ایران از جنایت اکباتان

یادداشت ویژه: شبکه نمایش خانگی ؛ خاستگاه هنری یا بنگاه مالی!

تحلیلی بر وضعیت سینمای کشور در سال 99 / سال سخت و سیاه سینمای ایران

از تعطیلی سینمای عصر جدید تا به خط پایان رسیدن مجله فیلم، خانه نشین شدن اهالی قدیمی سینما و… / سینما در مرز فروپاشی!

نقد میز نقد هفت / نقدها را بود آیا که عیاری گیرند!

نگاهی به موج حضور بازیگران در تبلیغات بازرگانی / کالایی شدن بازیگری!

درباره جدال کلاه گیس در سینمای ایران / کلاه گیس سینمایی و کلاه شرعی سیاسی!

 

مشاهده بیشتر

شاید از این نوشته‌ها هم خوشتان بیاید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا