سعید روستائی : کار بلد، عمیق، خلاق و مستقل

نگاهی به سینمای "سعید روستائی : کار بلد، عمیق، خلاق و مستقل"

عصرسینما؛ علی زنداکبری- سعید روستائی با سه ساخته بلند کارگردان مهمی در سینمای ایران شده است، او با نگاهی متفاوت و گسترده به خانواده ایرانی به بررسی بحرانهای ناشی از فشار مشکلات اقتصادی بر جامعه می پردازد. اینکه آنها ناخواسته وارد درگیریهائی می شوند که جز دردسر برای آنها حاصلی ندارد، حقیقتی است که از دید تماشاگر ایرانی کاملا قابل لمس است. روستائی تنها با سه اثر که هر کدام مستقلا ارزشهای خود را دارند موهبتی است برای سینمای ایران. او در آثارش شاخصه های کلی را در نظر می گیرد که در تمام فیلمهایش به نوعی به آنها پرداخته:

جامعه/خانواده

دغدغه مهم آثار روستائی جامعه و مشکلات پیچیده آن است. جامعه ای که در واحد کوچک خانواده می شکند و صدای شکستنش کوچه به کوچه و شهر به شهر را تحت تاثیر قرار می دهد. جائی مواد مخدر، جائی فرهنگ و جائی مادر همه مشکلات و دردها : فقر.

مشکلاتی که از درون مهمترین عنصر جامعه: خانواده، شروع شده و منجر به وجود آمدن ناهنجاریها  و ساخت آینده ای می شود که کسی شجاعت فکر کردن به آنرا ندارد.

روستائی اما با نگاهی بی پروا به این معضلات از طریق قاب خود به صراحت آنها را بیان می کند. نگاه کنید به فروش سمیه از ترس بی پولی و اعتیاد دردناک محسن در “ابد و یک روز” یا ناصر قاچاقچی در “متری شش و نیم” که از بیم فقرحاضر به بدبخت نمودن جوانان شهرش شده و پلیسهای فداکار همین شهر را به چالش می کشد. روستائی ضعف اقتصادی را در “برادران لیلا” با دیدی وسیع تر به تصویر کشیده جائیکه با نقد خانواده در ساختار برادران لیلا، درگیریهای پنج مرد و دو زن را مستقیم به تصویر می کشد. پدر و مادری درگیر در گذشته، فرهاد که ازدواج نکرده، علی رضا به دختر مورد علاقه اش نرسیده، منوچهر از همسرش جدا شده و پرویز با کودکان قد و نیم قد خود درگیر مسائل مالی است. برادرانی عزب، بیکار، سردرگم و گمشده در هزارتوی مشکلات جامعه و البته لیلائی که تفکراتش را حتی جامعه کوچک خانواده اش نیز تاب نمی آورند.

 

بزرگترها

یکی از نکات مهم در فیلمهای روستائی حضور پدر و مادرانی است که هرکدام نقش کلیدی در سرنوشت خانواده دارند. در ابد و یک روز سایه مادر علیرغم بیماری و ناتوانیش بر کل داستان سنگینی می کند خواهرانی که نگران وضعیت او هستند و برادرانی که او را وسیله ای برای رسیدن به اهدافشان قرار می دهند. نگاه کنید به صحنه ای که محسن (نوید محمدزاده) از خواهرش سمیه می خواهد که در خانه بماند چراکه اگر او از خانه برود چه کسی از مادر نگهداری می کند؟ در متری شش و نیم هرچند پدر خانواده را نمی بینیم اما بهانه ناصر برای قاچاق و پولدار شدن خوشحالی والدینش است، تا کوچه تنگ جنوب شهر را ترک کنند. در برادران لیلا مادر و پدر نقش مهمی دارند به خصوص پدر که با اهمیت دادن به خواسته ها و انجام کارهای نامتعارفش مهمترین فرد در به وجود آمدن مشکلات است، شخصی که علیرغم تمام دردسرهایش محبوب همه افراد خانواده است هرچند که لیلا در صحنه هائی با او مشاجره می کند اما درونش مملو از عشقی است دخترانه نسبت به پدرش، پدر در برادران لیلا مهمترین فرد در میان والدین فیلمهای روستائی است.

 

 

زنان تعیین کننده

زنان نقشی محوری در هر سه فیلم روستائی دارند اگر سمیه(پریناز ایزدیار) در فیلم ابد و یک روز از مادرش نگهداری نمی کرد و نقطه تعادل بین خواهرها و برادرانش نبود فجایع خانوادگی آنها غیر قابل پیشبینی می شد. در متری شش و نیم، الهام (بازهم با بازی پریناز ایزدیار) تنها انگیزه ناصر (نوید محمد زاده) برای زندگی است هرچند به نقطه ضعف او، عامل شکست و در نهایت سقوطش می شود.

اما لیلا در فیلم سوم نقشی قدرتمندتر و اساسی دارد. او مجرد، دارای کار مستقل، واقع بین و مصمم است. از هر چهار برادرش باهوش تر و در عین حال دلسوزترین برایشان است او عمرش را با نگهداری از پدر و مادر سپری کرده، او به معنای واقعی ستون خانواده ایست که در حال فروپاشی است. روستائی شخصیت لیلا را با انتخاب به جا به “ترانه علیدوستی” سپرده، بازی او لیلای خاصی را برای فیلم ساخته او از تمام مردان خانواده اش مردتر است، علاوه بر آنکه به فکر عزیزان خود است با دیدی واقعگرایانه سعی دربازسازی خانواده دارد جائیکه او با دیوار بلند بلاهت مردان خانواده مواجه می شود. گریه لیلا از سر ضعف و درد نیست از سر قدرتی است که نه درک می شود و نه دیده و در نهایت، غم نبود اندیشه در خانواده برای اوئی می ماند که محکم ترین عضو خانواده است. او هر کجا که لازم می داند و با هر آنچه در اختیار دارد از عقایدش دفاع می کند از فریاد، سکوت، گریه، غیرت، حتی از سیلی که به پدرش می زند، اما همیشه بازنده اوست، که نگاه مردسالارانه جامعه و سکوت سنتی زنانی (همچون مادرش) سد محکمی است برای دیده شدن فداکاری او برای خانواده.

 

مردان بی ثبات

همه کاراکترهای مرد فیلمهای روستائی شخصیتهائی متزلزل دارند مرتضی در ابد و یک روز در فشار مالی وارد شده به خانواده، خواهرش را به ازدواجی اجباری سوق می دهد و محسن در دام اعتیاد، یک انسان تمام شده است. ناصر خاکزاد در متری شش و نیم برای رویاهایش به دنبال کسب درآمد از تباهی یک جامعه است جائی که باید در هراس از پلیس و همکارانش همواره نگران از دست  دادن جانش باشد. در آن سوی داستان صمد و حمید پلیسهائی آرمان گرایند که در تقابل با حقایق جامعه ستونهای ارزشهای درونیشان به چالش کشیده شده است و زندگی شخصیشان نیز در مواجهه با شغلشان در معرض آسیب های جبران ناپذیر است. در برادران لیلا، علی رضا، فرهاد، پرویز و منوچهر چهار برادری که علیرغم توانائیهائی که دارند درگرداب سنتهای اجتماعی و بحرانهای اقتصادی بازنده هائی تمام عیار هستند که آینده برایشان بیشتر کابوس است تا حقیقت. تمامی این مردان جایگاه اجتماعی مستقلی ندارند و همگی، قربانیان مواجه با زندگی هستند که هیچ تضمینی برای موفقیت به آنها نمی دهد.

توانا و خلاق

روستائی کارگردانی توانمند است، او بستر وقایع آثارش را در تارو پود خلاقیت و استعدادش پرداخت می کند و با ابزار مختلف، روایت اثرش را به دلخواه به تصویر می کشد. از تصاویر خاکستری خانه در ابد و یک روز  تا زرق و برق تالار عروسی برادران لیلا، از حرکت آهسته دوربین در خانه ناصر در متری شش و نیم تا دوربین پر تحرک در تعقیب معتادان، گوش کنید به موسیقی متری شش و نیم در همان صحنه جمع آوری معتادان، صحنه ای با انبوهی پلیس که به دنبال صدها معتاد به این سو و آنسو می روند و همزمان موسیقی متن دلهره آورپیمان یزدانیان که با حرکت آهسته دوربین در گرد و خاک پناهگاه معتادین حسی از ترس و دلهره از عمق فاجعه ای به نام “اعتیاد” را در دل تماشاگر می افکند. روستائی هم قاب شناس خوبیست و هم موسیقی شناسی خوب. او مخاطبش را نه به بازی می گیرد و نه گمراه، همان را که می فهمد و می خواهد در برابرش قرار می دهد و در نهایت قضاوت را بر عهده خود تماشاگر می گذارد.

او کاراکترهائی تاریخی در سینمای ایران را از دل بازیگرانی بیرون می کشد که از جمله بهترین بازیهایشان حضور در یکی از این سه فیلم است. صمد مجیدی یکی از قوی ترین شخصیتهای پلیس در تاریخ سینمای ایران است چهره ای که از او به نمایش درآمده از واقع بینانه ترین و جذاب ترین کاراکترهای پلیسی است که مشابهی ندارد. پیمان معادی در هر سه فیلم روستائی نهایت استفاده را از استعدادش برای خلق لحظاتی فراموش نشدنی به اجرا در می آورد ازصحنه درگیری با برادرش در ابد و یک روز تا رقص برادران لیلا و صحنه های بی بدیل درگیریهای لفظی اش با کاراکترهای مختلف در متری شش و نیم، از جدال با ناصر تا قاضی دادگاه و همکارش حمید.

سعید پورصمیمی با سالها تجربه در صحنه تئاتر و سینما و یک دوجین آثار و نقش آفرینیهای خاص و کسب سه سیمرغ بلورین نقش دوم در آستانه 80 سالگی چنان پکی بر سیگارهایش می زند که سیگار کشیدن متیومکوناهی در سریال “کارآگاهان حقیقی” را از یاد می بریم. روستائی به وضوح او را در گرداب پدری آنارشیست با تفکرات پوسیده چنان هدایت کرده که تماشاگر در همان گرداب، هم دوستش دارد و هم از او متنفر است.

نوید محمدزاده نیز در هر سه فیلم روستائی حضور داشته اما ایفای نقش مرتضی در ابد و یک روز و ناصر در متری شش و نیم او را در سینمای ایران جاودانه کرده. گردآوری چهار بازیگر زن شناخته شده (پریناز ایزدیار، شبنم مقدمی، ریما رامینفر و معصومه رحیمی) که هر کدام می توانند به عنوان بازیگر شخص اول زن در هر فیلمی ایفای نقش نمایند کار جسورانه ائی بود که روستائی در ابد و یک روز آنرا انجام داده است. ایجاد توازن بین هر کدام از شخصیتهای خواهرها و رفت و برگشت احساسی آنها با سه برادر دیگر و مادر خانواده چه در قابهای علی قاضی و چه در کنترل فضای درام اثر، نشان از قدرت مدیریت روستائی به عنوان کارگردان اثرش دارد.

روستائی در فضای کم استعداد کارگردانها در سینمای ایران مرواریدی درخشان است که همه علاقه مندان سینمای ایران را در انتظار کارهای بعدی خود نگه داشته است.

مشاهده بیشتر

شاید از این نوشته‌ها هم خوشتان بیاید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا