یادداشتی از علیرضا داودنژاد: دوران طلایی دیگری برای سینمای ایران رقم می خورد؟

 

علیرضا داودنژاد در نوشتاری تحت عنوان «سینمای ایران ، تعاونی و سینما آنلاین» این پرسش را مطرح کرده است که “امروز که عمده ترین موانع عینی و عملی برای تشکیل تعاونی های تولید و توزیع و نمایش برطرف شده، آیا سینمای ایران و فیلمسازان ایرانی از طلسم انحصارهای از نفس افتاده و چنبره القایات فرسوده اصناف کهنه خلاص می شوند و آیا با همکاری و تعاون از تحولی که اینک بیش از هرزمان دیگری در دسترس آنهاست و می تواند دوران طلایی دیگری را برای سینمای ایران رقم بزند، استقبال خواهند کرد؟

 

مشروح نوشتار کارگردان «مرهم»،«مصائب شیرین» بدین شرح است:

“در سینمای بعد از انقلاب ایران این امکان مهیا شد که نیروهای خوش قریحه و متخصص و خلاق گرد هم بیایند و به تاسیس تعاونی های تولید و توزیع فیلم های سینمایی اقدام کنند، اما آنچه مانع شکوفایی و رونق و ماندگاری این تعاونی ها شد، در درجه اول وابستگی تولید به ابزار کمیاب و تجهیزات گران قیمت و همچنین لزوم برخوداری آنها از مکان و دفتر و منشی وکارمند و حسابدار و ابدارچی و خلاصه تشکیلاتی بود که دسترسی به انها بدون مساعدت دولتی و حمایت نهادهای حکومتی ممکن نمیشد، ضمن انکه بتدریج کسب پروانههای ساخت و نمایش و همچنین دسترسی به تبلیغ و اکران مناسب نیز با پیچیدهگیهای سیاسی و مالی همراه گردید.

به این ترتیب تعاونیها که در فضای شفاف مالی و اداری و حقوقی می توانند ادامه حیات بدهند جا ماندند و شرکت هایی جایگزین آنها شدند که آمیختگی انها با مناسبات ویژه سیاسی و مالی ‌ دست بالاتر را به انها میداد و موجب می شد چهره های تازهای را وارد فعالیت های اثر گذار صنفی و سینمایی کنند.

با ورود بعضی تهیه کنندگان به پخش و سپس سینما داری معادلات صنفی دگر گون شد و به بازی با عناوین حرفهای و آرایش های متفاوت صنفی منجر گردید. کاهش امکان نظارت و اثر گذاری اعضا صنوف بر روند امور و فقدان اطلاع رسانی شفاف صنفی و ترویج مدیریت پستویی در گذر زمان با مقاومت هایی روبرو شد که پیشرفت های فناوری دیجیتال و ظهور ابزار و تجهیزات ساده و ارزان تولید و توزیع به ان دامن می زد اما محدودیت و نا امنی بازار نمایش خانه گی موجب می شد که سالن سینما همچنان به عنوان تنها عرصه نمایش فیلم و مهم ترین بازار کسب و کار در سینما برقرار بماند و انتخاب موضوع فیلم ها و ترکیب عوامل سازنده ان ها و همچنین لحن و بیان سینمایی اثار به تابعی از سفارشات پردیس های پایتخت و ده پانزده شهر دیگر تبدیل شود. حذف تدریجی بسیاری فیلمسازان از چرخه تولید و نمایش و متکی کردن جریان تولید به چهره هایی محدود و کلیشه هایی معین دستاورد سینمایی است که از مقابله با بازار سیاه نمایش خانه گی ناتوان شده و بناچار قواره های خود را با بازار محدود سالن های نمایش تنظیم می کند . تداوم‌ این وضعیت در طول سال های متمادی -علیرغم اعتراض مداوم بسیاری از سینما گران به نا امنی و بازار سیاه ماهواره ای و اینترنتی و ترویج نمایش های غیر قانونی – نهایتا به شکل گیری منظومه ای از تولید و توزیع و نمایش منجر شده که غالبا متکی بر سینمای کلیشه ای و هنرپیشه محور است و هر ساله قریب به هشتاد در صد تولیدات ان با ورشکستگی مواجه می شود.

توزیع شدیدا نابرابر درآمدهای سینمایی و برخورداری اقلیتی ویژه از بخش عمده این درآمدها و گرفتاری اکثریت اهالی سینما در تنگنا و مضیقه و فقر وضعیتی است که بتدریج شکل گرفته و به صورتی پایدار ادامه پیدا کرده است.

حاکمیت جریان سینما داری بر همه مقدرات سینما و استمرار نا امنی در فضای نمایش خانه گی هرم منزلتی ویژه ای را در سینما شکل داده که در آن نیروی انسانی مولد و شاغل در پشت دوربین جایگاه چندانی ندارد و عمده هزینه های تولید به دستمزد باریگران پر اوازه جلوی دوربین تعلق می گیرد و در واقع به نوعی رجعت به روزگاری دارد که در پیش از انقلاب رایج بود و مثلا از چهار صد هزارتومان بهای تمام شده یک فیلم سیصد هزار تومان آن به یک هنرپیشه تعلق می گرفت و صدهزار تومان دیگر صرف هزینه تولید و دستمزد سایر عوامل سازنده فیلم می شد. متاسفانه در همه این سال ها تلاش فیلمسازان برای عبور از بازار محدود سالن و کوشش انها برای دستیابی به امنیت و رونق در نمایش خانه گی بی نتیجه بوده و سالن نمایش به عنوان اصلیترین منبع تامین سرمایه و تنها مرجع سفارش همچنان حاکمیت خود را بر جریان سرمایه گذاری و تولید و توزیع و نمایش حفظ کرده و با رسوخ در مراکز تصمیم گیری صنفی و دولتی هر منفذی را که می تواند به نجات سینما از انحصار نمایش در سالن منجر شود مسدود کرده است.

اینک نیز که با بروز همه گیری کرونا سالن های سینما بسته شده و امکان گشایش و بازگشت دوباره انها به رونق تا مدتی نا معلوم در پرده ابهام قرار گرفته و نمایش خانه گی تنها امکان پیش رو برای دستیابی مخاطبان به فیلمهای تولید شده ایرانی است کماکان شاهد هستیم که نه مدیریت دولتی و نه مدیریت صنفی برای رونق بخشیدن به نمایش خانهگی و شکستن بن بست نمایش فیلمهای زمین گیر شده ایرانی دست به هیچ اقدام عاجل و گره گشایی نمی زنند و گویی در انتظارند که با شکست تلاش نیم بند و شکسته بسته «سینما انلاین» امید به گشایش در این بازار تازه نیز به نومیدی کشیده شود و صف فیلم های ایرانی در پشت در سالن های سینما همچنان محفوظ بماند و به فردای موعود پایان همه گیری کروناچشم بدوزد؛یاانکه ورق برگردد و جریان سینما داری خود بتواند بازار نمایش خانه گی را تسخیر کند و حتی المقدور بساط انحصار خود را بر جریان تولیدو توزیع و نمابش در این بازار تازه نیز بگسترد. و این همه در شرایطی روی می دهد که با پیشرفت های فناوری دیجیتال و توسعه اینترنت کم هزینه و پر سرعت عملا در همه جای دنیا پایه های سلطه دولتی و صنفی جریان سالن داری بر جریان تولید و توزیع و نمایش فیلم ها فرو ریخته و برای همیشه هنر و صنعت سینما از گروگان ساختمان سالن و الزامات بلامنازع بازار املاک و مستغلات ازاد شده است . بازاری که بیش از یک قرن موازین اقتصادی خود را -بر پایه قیمت زمین و موقعیت ملک وسالن-بر معادلات اقتصادی سینما تحمیل کرده و دامنه تاثیرات ان در همه وجوه سینما از معادله هزینه و دستمزد گرفته تا زبان و بیان و گرامر فیلمسازی اشکار و قابل رد یابی است.انچه در چنین شرایطی -که همه زمینه ها و لوازم ضروری برای نجات سینما از انحصار نمایش در سالن سینما فراهم شده – تامل برانگیز است نحوه برخورد نیروی انسانی خلاق و مولد و اصناف مربوطه انها در این فرصت تاریخی نجات بخش است. با خارج شدن مالکیت ابزار و تجهیزات تولید و توزیع و نمایش فیلم از انحصار های مالی و سیاسی از یک سو و بسته شدن در سالن ها به روی نمایش فیلم های سینمایی از سوی دیگر ایا کارگردانان وفیلمسازان ایرانی برای نجات خود از بازار محدود سینما در تهران و چند شهرستان و دستیابی به سفارشات و سرمایه های مردمی در سراسر ایران و دنیا اقدامی اثر گذار و صنفی انجام خواهند داد؟»

این کارگردان در بخش پایانی یادداشت اش نوشته است: «امروز که عمده ترین موانع عینی و عملی برای تشکیل تعاونی های تولید و توزیع و نمایش برطرف شده ایا سینمای ایران و فیلمسازان ایرانی از طلسم انحصارهای از نفس افتاده و چنبره القایات فرسوده اصناف کهنه خلاص می شوند و ایا با همکاری و تعاون از تحولی که اینک بیش از هرزمان دیگری در دسترس انهاست و می تواند دوران طلایی دیگری را برای سینمای ایران رقم بزند استقبال خواهند کرد؟

تردیدی نیست که اجتماع امروز همه تهیه کننده کارگردان های سینمای ایران در تعاونی ثبت شده مجمع فیلمسازان و اقدام انها برای تاسیس یک پلتفرم اختصاصی -برای نمایش خانهگی فیلم های ایرانی – تضمین بقا سینمای ملی و باطل السحر رکود و رخوت و انفعال و سراغاز تحولی دوران ساز در جریان تولید و توزیع و نمایش فیلم در ایران است؟!»

 

منبع: ایسنا

 

 

مشاهده بیشتر

شاید از این نوشته‌ها هم خوشتان بیاید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا